کاربرد قیف بازاریابی یا قیف فروش که اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، نمایش
ساختاری از سفر مشتری با برند است. از این قیف برای نشان دادن تمام لحظات از مراحل
اولیه آشنایی کاربر با کسبوکار شما و کسب اطلاعات تا تبدیل (کانورژن) واقعی و
جایی که خرید میکند، استفاده میشود. لازم نیست تاثیر قیف در اولین خرید خاتمه
یابد، بلکه میتواند در تمام طول سفر مشتری ادامه داشته باشد.
در این مطلب قیف را بهطور کامل و از منظرهای مختلف شرح میدهیم. این شرح و
بررسی شامل تعریف قیف، مراحل مختلف قیف فروش، چگونگی ساخت استراتژی قیف بازاریابی
و بهینهسازی آن برای گرفتن بهترین نتایج خواهد بود.
قیف بازریابی/ فروش چیست؟
هر برندی میخواهد که مشتریانش به وبسایت برند بروند و پیشنهادات موجود در آن
را ببینند. بیشتر برندها دوست دارند مشتریانشان مسیر مشابهی را دنبال کنند:
- جستجوی نام برند پس از
آشنایی با آن
- رسیدن به وبسایت برند
- مشاهده پیشنهادات
موجود در سایت
- خرید
- برگشتن به سایت برای فعالیتهای
بیشتر
این مراحل بهطور کلی قیف بازاریابی را تشکیل میدهند اما دلیل آنکه آن را
«قیف» مینامند این است که اغلب افراد زیادی در مراحل اولیه وجود دارند اما با
لاغر شدن قیف (کم شدن گنجایش آن) تعداد کاربران هم کمتر میشود و در واقع تعداد
بسیار کمتری در نهایت تبدیل میشوند.
مراحل قیف بازاریابی/ فروش چیست؟
به عنوان یک قاعده
کلی، قیف بازاریابی/ فروش را میتوان به سه قسمت کلی زیر تقسیم نمود:
- آگاهی
- بررسی
- تبدیل
- وفاداری
- هواداری
میتوان گفت اینها
اصول اصلی یک قیف بازاریابی است اما در دنیای متنوعی که امروزه برندها در آن
فعالیت میکنند، هیچ اصول ثابتی بهطور جهانی ارائه نشده است. این موضوع خوب است،
زیرا هر برندی باید متناسب با عملکرد منحصربهفرد خود قیفاش را تعریف کند. تنها
در این صورت است که میتواند قیف خود و سفر مشتری را بهدرستی بهینه کند و در طول
این سفر، تجربههای مرتبطی ارائه دهد و تبدیلهای بهینهای رقم بزند.
آگاهی
این مرحلهای است که در آن، مشتریان آینده نسبت به وجود برند آگاه میشوند.
این آگاهی از طریق مشاهده پیشنهادات آنها در میان محتوای برند و استراتژیهای
بازاریابی که به قصد جلب توجه مخاطب و هدایت آنها به سمت وبسایت انجام میشود،
اتفاق میافتد.
بررسی
وقتی که یک کاربر وارد وبسایت شما میشود، قدم بعدی باید فراهم کردن امکان
جستجو برای درک آنچه به آن نیاز دارد و ارائه پیشنهادات مرتبط با آن باشد تا
انگیزه تبدیل (خرید) در او ایجاد شود.
تبدیل
این همان کاری است که برندها به دنبال انجام شدناش بهوسیله کاربران هستند و
در حقیقت مهمترین مرحله قیف است. این بخش از قیف را میتوان هموار کردن
مسیر برای رسیدن سرنخها (لیدها) به «خرید» تعریف کرد. با توجه به افزایش نرخ افت
در طول قیف، تعداد کاربرانی که به این مرحله میرسند بهطور قابل ملاحظهای از
تعداد آنهایی که در ابتدای مسیر بودهاند، کمتر است. بنابراین ضروری است که
برندها بتوانند حداکثر تعداد کاربران را تا این مرحله حفظ کنند.
وفاداری و هواداری
در برخی از منابع فکری بازاریابی، از وفاداری و هواداری نیز به عنوان بخشی از
قیف نام برده میشود زیرا این موارد به اثربخشی کلی بازاریابی میافزایند و به
برندها در حفظ مشتری کمک میکنند. برندها به خاطر عدم توانایی در حفظ تعامل و
نگهداری مشتری سالانه متحمل میزان زیادی ضرر مالی میشوند. از دست دادن کاربران در
طول قیف یک واقعیت است. با پیشرفت در قیف، همیشه از تعداد افراد کاسته میشود.
مثالی از یک قیف بازاریابی
یک فروشگاه آنلاین مربوط به فروش سفارشی محصولات و لوازم جانبی حیوانات خانگی طی
مطالعاتی دریافت که عمده مشتریان بالقوهاش، کسانی هستند که برای بار اول سرپرست
حیوان خانگی شده و برای کسب اطلاعات در مورد آنها به شبکههای اجتماعی و خواندن
نظرات افراد در آن رجوع میکنند.
این برند با شناسایی مخاطبان هدف خود، به راهاندازی تبلیغات فیسبوکی و
اینستاگرامی اقدام کرد تا به وسیله آن ترافیک وبسایت خود را افزایش دهد. با ورود
مشتریان بالقوه به سایت، قدم ایدهآل بعدی برای برند، ثبت نام آنها و حرکت در طول
قیف است. در این مرحله، این افراد به لید (سرنخ) تبدیل میشوند.
اکنون زمینه پرورش لیدها به وجود آمده است. طی چند هفته آینده برند باید برای
این اشخاص محتوای آموزشی ارسال کند، آنها را با محصولات خود آشنا کرده و
پیشنهادات خود را ارائه دهد. در این مرحله برندها میتوانند با ارائه تخفیف در
خرید اول یا اهدای مزایایی در ازای ثبت نام، به مشتریهای بالقوه خود انگیزه دهند و
آنها را به تبدیل شدن به خریدار نزدیکتر کنند.
تبدیل، معیار کلیدی موفقیت برای برندهاست. اگرچه که خود هدف نیست.
تقریبا ۶۰٪ از مشتریان پس از اولین خرید برند را ترک میکنند. میانگین نرخ بازگشت
بازدیدکنندگانِ بار اول در حدود ۲۵٪ است. با این حال، بازدیدکنندگان بازگشتی ۲۰٪
بیشتر از خریداران بار اول، هزینه میکنند.
اهمیت تکرار این روند به وسیله برندها برای بازگرداندن مشتریان به وبسایت و
خرید دوباره اینجا مشخص میشود. تعامل مجدد، بخشی حیاتی در قیف فروش است؛
با وجود این، اهمیت آن اغلب نادیده گرفته میشود.
قیف بازاریابی یا قیف فروش؟
بهکار بردن اصطلاح «قیف بازاریابی» و «قیف فروش» به جای یکدیگر سردرگمی ایجاد
میکند. بهخصوص وقتی به این فکر میکنید که کدام تیم صاحب قیف است؟
به یاد داشته باشید که هیچ قیف کاملی وجود ندارد که به عنوان یک استراتژی
متناسب با همه کارها عمل کند، بنابراین بازاریابی و فروش در کنار هم به اثربخشی و
پیشروی کارها کمک میکنند.
بهطور سنتی، مرحله ابتدایی آگاهی جایی است که بازاریابی در آن نقش بزرگتری را
ایفا میکند درحالیکه نقش فروش، بیشتر در مرحله بررسی تا تبدیل است.
مصرفکننده امروزی دیگر برای آشنایی و انتخاب برند مورد نیاز خود تنها به تلاشهای
بازاریابی وابسته نیست. دسترسی به محتوای دیجیتال و فرمهای مقایسه باعث میشود
مصرفکنندگان پیش از ورود به وبسایت درباره برند و پیشنهادات آن آگاهی داشته
باشند. در حقیقت گسترش راههای تحقیق مستقل در اینترنت سبب شده آگاهی مصرفکننده
به پیامهای برند محدود نباشد.
میتوان گفت که امروزه در دنیای دیجیتال، قیف بین بازاریابی و فروش تقسیم شده
و هر دو تیم در بهینهسازی اثربخشی آن نقش یکسانی دارند.
چگونه میتوان یک قیف فروش موثر ایجاد
کرد؟
حال که درک اولیهای از قیف بازاریابی/ فروش بهدست آوردید، قدم بعدی آشنایی با چگونگی ایجاد یک قیف موثر است. اما پیش از آن، تحلیل جزییات بیشتری از آن را مشاهده کنید:
همانطور که پیشتر گفته شد، قیف بازاریابی شامل ۳ مرحله است؛ آگاهی، بررسی و
تبدیل. این مراحل ۳ هدف خاص دارند:
- تولید لید (آگاهی)
- پرورش لید (بررسی)
- فروش (تبدیل)
تولید لید
این بخش از قیف درباره کمپینهای بازاریابی و تحقیقات مشتری است که برندها
اجرا میکنند و مرحله آگاهی را تشکیل میدهند. برای برقراری تعامل با مصرفکنندگان
در این مرحله از قیف، برندها برای حداکثرسازی دسترسی و جلب توجه مخاطبان هدف خود
باید بر رویدادها، بلاگها، وبینارها، تبلیغات شبکههای اجتماعی و تبلیغات جستجو سرمایهگذاری
کنند.
تولید لید باید یک فرآیند مداوم باشد زیرا مانند یک چرخه طولانی است و یکشبه
نتیجه نمیدهد. برندهایی که در این مرحله بر درک نیازهای مخاطبان خود سرمایهگذاری
میکنند قادر خواهند بود محتوای مرتبط و تعاملبرانگیزی برای تولید لید ارائه
دهند. این روزها برندها میتوانند از بسیاری از ابزار سازنده سفر مشتری برای
برقراری تعامل، پروش و تبدیل کاربران در طول قیف و چرخه عمر مشتری استفاده کنند.
پرورش لید
تولید لید باید بهطور طبیعی با پرورش لید دنبال شود. این مرحلهای است که
مشتریان به وسیله تعامل با محتوا و پیشنهادات ارائه شده، با موقعیت و محصولات برند
آشنا میشوند.
ایمیلها، محتوای هدفمند، خبرنامهها و... رسانههای رایجی هستند که برندها
برای پرورش لیدها و هدایت آنها در طول قیف و در راه تبدیل شدن، از آنها
استفاده میکنند. این نکته هم حائز اهمیت است که برندها به یاد داشته باشند در
این مرحله مشتریان بالقوه در جستجوی اطلاعات بیشتری درباره محصولات و خدمات
پیشنهادی آنها هستند.
این مرحله زمان آموزش و آگاهی دادن به مشتریان درباره پیشنهادات منحصربهفرد
فروش با کمک مطالعات موردی، توصیفها و ارائه نسخههای رایگان آزمایشی با استفاده
از کمپینهای ایمیل خودکار و تبلیغات هدفمند است.
فروش (تبدیل)
در این مرحله از قیف، مخاطب آماده قرار گرفتن در معرض بازاریابی و فروش است که
کیفیت محصولات یک برند را تایید میکند. منظور ارائه نسخههای نمایشی، بستههای
آزمایشی و نرمافزاری و در مجموع، ایجاد رابطه از طریق تعاملات و مدیریت روابط
است.
معیار در اینجا خرید یا تبدیل کاربر از مشتری بالقوه تا مشتری پرداختی
است که در انتهای قیف صورت میگیرد. سفر کاربر در قیف طولانی و اغلب پیچدر پیچ
است اما اگر در هر مرحله از قیف، تعاملات به شیوه درست انجام شود، برند بیتردید
میتواند با نازک شدن قیف (پیشروی به سوی جلو) نرخ تبدیل را بهبود دهد.
راهنمای قدم به قدم ساخت قیف
برای ساختن یک قیف بازاریابی، بخشهایی که در ادامه گفته میشود به شما کمک میکنند.
این کار آسانتر از آن است که فکر میکنید.
مخاطبان خود را بشناسید
دانش قدرت است و هرچه بیشتر درباره مخاطبان خود بدانید، قیف فروش شما بهتر عمل
میکند. بازاریابی برای همه افراد بیهوده است. شما باید مخاطبان مناسب برند خود را
بشناسید و برای همانها بازاریابی کنید.
توجه مخاطبان را جلب کنید
قیف فروش شما زمانی میتواند کار کند که کاربران به آن وارد شده باشند. اگر
نتوانید مخاطبان خود را به ورود به قیف متقاعد کنید، بهترین قیف فروش هم نمیتواند
نتایج دلخواه شما را ارائه دهد. پس این فرآیند، با قرار دادن محتوای درست در مقابل
مخاطبان شما آغاز میشود. تلاشهای ارگانیک مثل بهینهسازی سئو، بلاگها، پستها و
بازاریابی پولی مثل تبلیغات فیسبوک و گوگل میتواند به جلب توجه مخاطبانتان کمک
کند.
آنها را به یک صفحه فرود هدایت کنید
در این مرحله که شما توجه مخاطبان را به خود جلب کردید و آنها شروع به تعامل
با شما کردهاند، وقت آن است که به صفحه مناسبی هدایت شوند. شما باید مشتریان
بالقوه را به یک صفحه فرود (لندینگ پیج) هدایت کنید که در آن موقعیت و پیشنهاداتتان
را نشان میدهد. هدف از این صفحه باید هدایت آنها به سمت قدم بعدی باشد؛ یک کالتواکشن
واضح که قدم نهایی آنها را مشخص میکند. (مثلا دانلود یک محتوا یا ثبت نام برای
عضویت در اشتراک سایت)
با کمپینهای پرورش لید شروع کنید
حال که مشتریان بالقوه به لید تبدیل شدند، وقت بازاریابی برای آنهاست. البته
توجه کنید آنها را در محتوا غرق نکنید! پیامهای بازاریابی خود را به اندازهای
تنظیم کنید که در ذهن مخاطب باقی بماند، نه اینکه بخواهید ذهن او را پر کنید. آموزش
و متقاعد کردن آنها و ارائه پیشنهاد خوبی که نتوانند از آن امتناع کنند، همه بخشی
از پرورش لید است. در پایان دوره پرورش لید، باید لیدها را برای تبدیل و انجام
خرید، ترغیب کرده باشید.
چرخه را ادامه دهید
در پروسه دعوت از کاربران تازه برای تبدیل شدن و به منظور گسترش پایگاه
مخاطبان خود، یادآوری این نکته ضروری است که باید بتوانید کاربران فعلی را حفظ کنید.
قیف بازاریابی ترکیب کاملی از جذب و حفظ مشتری است. به تعامل با مخاطبان فعلی خود
ادامه دهید، اعتماد و وفاداری ایجاد کنید و آنها را به عنوان بخشی از فرآیند رشد
برند خود، در جریان تحولات قرار دهید.
چرا بهینهسازی قیف فروش موثر است؟
چه چیزی شما را از رقبایتان متمایز میکند؟ پاسخ آن سخت نیست.
شما برای مشتریان احتمالی خود یک نام در میان دهها نام از رقبایتان هستید. قیفهای
موثر بازاریابی و فروش میتوانند در انتقال تجربیاتی مرتبط با آنچه مشتریان مورد
نظر شما در جستجوی آن هستند کمک کنند.
بهینهسازی قیف نیازمند آن است که برند خود را از رقبا متمایز کنید زیرا هدف
شما این است که از میان دیگر محصولات یا خدمات، کالا یا خدمات شما را انتخاب کنند.
تمام تمرکز خود را بر فروش نگذارید، این موضوع خودبهخود اتفاق میافتد. به جای آن
توجه مخاطب خود را به ارزش پیشنهادات خود جلب کنید.
ممکن است این کار، سخت و طولانی به نظر برسد اما با توجه به اینکه رقبای شما
همین کار را انجام میدهند و با توجه به بازار رقابتی دیجیتال این روزها، برای
ادامه دادن باید قدم در این راه بگذارید. وقتی با تلاش خود قیفی ساختید که نیازهای
مخاطبان را برطرف میکند، عملکرد موثر آن را خواهید دید. قیف بهینه شده آن است که
برند شما را در ذهن مشتری ماندگار میکند. همچنین با محتوای مرتبط، میتوانید در ذهن
مخاطب اعتمادسازی انجام دهید و مطمئن باشید آنها سراغ رقبا نمیروند.
چگونه میتوان تاثیر یک قیف فروش را
اندازه گرفت؟
بزرگترین معیار موفقیت قیف فروش، تغییر در جهت تطبیق است. یعنی هرچه اطلاعات
شما درباره مشتریان و اهداف و رفتار آنان بیشتر میشود و هرچه نام تجاری شما بیشتر
رشد میکند، سازگاری قیف فروش با این تحولات ضروریتر میشود. این بهروز رسانی
موفق بودن عملکرد قیف را تضمین میکند.
شاید بتوان گفت معیار مقبول رسیدن به هدف، نرخ تبدیل مناسب است. مثلا اینکه
چه تعداد با کلیک بر روی تبلیغات فیسبوک شما اکانت ساختهاند. ردیابی این معیارها
به شما کمک میکند دریابید انجام چه کاری ممکن است برایتان مناسب نباشد تا بر طبق
آن تعاملات آینده را بهخوبی تنظیم کنید.
راه موثر دیگر برای سنجش میزان موفقیت قیف، شخصیسازی کردن تعامل کاربر در هر
مرحله از قیف است:
- محتوای شما در مرحله
آگاهی چگونه عمل میکند؟
- چند درصد از لیدهای
شما نشانی ایمیل خود را به اشتراک گذاشتهاند؟
- تلاشهای بازاریابی
شما چقدر اثرگذار بوده است؟ (کمپینهای قطرهای ایمیل، وبپوش و نوتیفیکیشنهای
اپلیکیشن)
- نرخ ریزش شما چقدر
است؟ معمولا در کدام مرحله از سفر کاربران شما را ترک میکنند؟ چه تعداد کاربر هنوز
از شما خرید میکنند؟
با توجه کردن به جنبههای اشاره شده در بالا، خواهید دید که عملکرد قیف شما بهطرز
شگفتآوری به سمت کامل شدن تغییر میکند. بهینه و آماده نگه داشتن قیف فروش یک
فرآیند مستمر است و باید یک رویکرد فعالانه باشد نه منفعلانه.
آیا برای بهینهسازی قیف محدودیتهایی
وجود دارد؟
خیر. محدودیتی وجود ندارد. شما میتوانید به تعداد سناریوها قیف خود را بهینه
کنید. میتوانید قیفهای مختلفی طراحی کنید تا در نقاط مختلف و موقعیتهای خاص سفر
با کاربران تعامل ایجاد شود.
ممکن است کاربران وبسایت شما را به این دلیل که کالای مورد جستجویشان در آن
نیست، ترک کنند. وقتی محصول مورد نظر در سایت شما موجود شد، میتوانید با پوشنوتیفیکیشن
آنها را دوباره بازگردانید.
یا مورد دیگر؛ کاربرانی به قیمتها توجه میکنند و به دنبال محصولات با تخفیف
هستند. در این صورت هرگاه کالایی دچار افت قیمت شد و یا به آن تخفیف تعلق گرفت،
این دسته از کاربران را با کمک پوش نوتیفیکیشنها از این جریان آگاه کنید. میتوانید
با ایجاد حس اضطرار و فوریت، (مثلا افزایش دوباره قیمت این کالا در آینده و محدود
بودن زمان تخفیف)، کاربران را برای خرید و بهبود نرخ تبدیل تشویق کنید.
ابزار ارسال پوشنوتیفیکیشن چگونه میتواند به بهینهسازی قیف بازاریابی/فروش کمک کند؟
تصور ما از قیف اغلب یک جریان یکطرفه است که کاربران جدید وارد آن میشوند و
در نهایت به خرید میانجامد. اما بهینهسازی قیف میتواند سناریوهای مختلفی رقم
بزند که لزوما به تبدیل مشتری احتمالی به مشتری پرداختی محدود نمیشود.
بهینهسازی قیف، علاوه بر افزایش نرخ تبدیل، برای برند چندین مزیت دارد؛ از
بهبود میانگین ارزش هر خرید (AOV) تا بهینهسازی ارزش طول عمر مشتری، میانگین
درآمد به ازای هر کاربر و کاهش نرخ ریزش مشتری (ARPU).
در ادامه چند سناریو مطرح میکنیم تا ببینید که میتوانید قیف بازاریابی خود
را بهینه کرده و تجربه کاربری بهبود یافتهای ارائه دهید و نتایج مطلوبی به دست
آورید.
دستهبندی
بسیاری اوقات شرکتها درمییابند که کاربران بیشتر از یک علاقه گذرا به محصول
توجه نشان دادهاند. مثلا دستههای مختلف محصولات را بررسی کردهاند. اگرچه، این
بدان معنا نیست که «تبدیل» شدهاند، زیرا آنها صفحه را بدون خرید ترک کردهاند. بازاریابها
میتوانند از این رفتار کاربران استفاده درستی کنند. زیرا حقیقت این است که بررسی
یک محصول در میان دستهبندیها نشان میدهد احتمال خرید چنین کاربری از بقیه بیشتر
است.
پوشنوتیفیکیشنهای وب میتوانند به تعامل با این دسته از کاربرانی که احتمال
خرید آنها بیشتر است کمک کنند و آنها را به تصمیمگیری برای خرید ترغیب نمایند.
کسبوکارها میتوانند با استفاده از این ابزار، پیام درستی را به مخاطب متناسب
بفرستند و آنها را به تبدیل نزدیک کنند.
آنبوردینگ
کاربران تلفنهای هوشمند غالبا اپلیکیشنها را دانلود میکنند اما استفاده از
آنها را فراموش میکنند. فرض کنید شما یک فروشگاه آنلاین هستید. بازار پرازدحامی
وجود دارد که در آن کاربران اغلب چندین برنامه مشابه اپلیکیشن شما را دانلود میکنند
اما در نهایت از آنها استفاده نمیکنند. کسبوکارها چگونه کاربران را به استفاده
از اپلیکیشنهای خود تشویق میکنند؟
از ابزار ارسال پوشنوتیفیکیشنهای شخصیسازی شده در اپلیکیشن استفاده
کنید تا بتوانید نرخ تعامل کاربران موبایل را با خود افزایش دهید.
ثبت نام کاربر جدید
یکی از چالشهای بازاریابان تبدیل بازدیدکنندگان تازه سایت به لیدهایی است که
بتوانند آنها را پرورش دهند و در نهایت به مشتری پرداختی تبدیل کنند. اما تمام
کسانی که به سایت شما سر میزنند به دنبال خرید یا دادن اطلاعات نیستند. بسیاری از
این کاربران در مرحله بررسی در قیف و در فرآیند تحقیقات درباره برند هستند. ارزش
افزودهای که به عنوان بازاریاب در این مرحله به کاربران ارائه میدهید، درک هدف
آنها و ارائه پیشنهاد مرتبط به این اهداف در مسیر شخصیسازی نمودن تعاملات با
آنان است.
ابزار ارسال پوشنوتیفیکیشن میتواند به شما کمک کند با ارسال محتوای درست و
در نقاط مختلف قیف، با کاربران تعامل برقرار کنید.
- وقتی کاربری وارد سایت
شما شد، میتوانید برای ایجاد تعامل از او بخواهید در تمپلیتهای شخصیسازیشده
تولید لید ثبت نام کند.
- ·
برای کاربرانی که در بازدید اول
ثبت نام نکردند، میتوانید یک پیشنهاد سفارشی در نظر بگیرید.
- در آینده میتوانید برای
تعامل با کاربرانی که همچنان عضو سایت نشدند، کارتهای وفاداری در نظر بگیرید.
با استفاده از ابزار مخصوص میتوانید کانالهایی که کاربران در آنها بیشتر
فعالند را پیدا و برای تعامل هدفمند، در زمان مناسب از آنها استفاده کنید. خوبی
این استراتژی این است که برای تعامل با مشتری از راههای مختلف نظیر وبپوش،
تبلیغات هدفمند و پوشنوتیفیکیشن موبایل استفاده میکند.
ترک سبد خرید
یکی دیگر از مشکلاتی که گریبانگیر بازاریابهاست، ترک سبد خرید سایت است. این
موضوع مانع رشد نرخ تبدیل است و میتواند منجر به ضرر شود. کار بازاریاب هم کاهش
نرخ ریزش است. بنابراین باید چارهای بیندیشید.
وقتی کاربری کالایی را به سبد خرید خود میفرستد اما بدون تکمیل فرآیند خرید سایت
را ترک میکند، فرصتی برای شما از دست میرود. در اینگونه مواقع شما میتوانید با
ارسال پوشنوتیفیکیشنهای مرتبط، کاربر را به تعامل دوباره دعوت کنید. این کاربران
را در دسته «ترک سبد خرید» قرار دهید و با ایمیل، وبپوش یا اعلان اپلیکیشن به آنها
یادآوری کنید که کالایی در سبد خرید منتظر اقدام آنهاست.
بازگشت کاربر
این برای فروشندههای آنلاین یک سناریوی آشناست. کاربری به وبسایت فروش
آنلاین محصول شما سر میزند، از مکانهای مختلف آن بازدید میکند، سپس سایت را
بدون خرید ترک میکند. چند روز بعد، این کاربر به سایت بازمیگردد. حال باید دید
کسبوکارها چگونه میتوانند چنین کاربری را به خرید تشویق کنند؟
با کمک ابزار مرتبط میتوان خواستههای کاربران سایت را درک کرد. از روی الگوی
رفتاری آنها و دادههایی چون موقعیت مکانی و خریدهای پیشین میتوان نیاز آنها را
پیشبینی نمود و راه مرتبطی با این نیاز (مثل ارائه یک پیشنهاد متناسب) برای تعامل
با آنان پیدا کرد. روش مقایسه محصولات پیش از خرید هم میتواند راه موثر دیگری
برای ایجاد تعامل با این افراد باشد.
حالا وقت آن است که با کمک نکات گفته شده در این مقاله، قیف تبدیل خود را
بسازید.